فرهنگی 22 اردیبهشت 1403 - 4 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

کشش مفرطی که کار دست افعی داد

اگر قرار بوده مخاطب با گذشته شخصیت اصلی آشنا شود تا ارتباط میان اکنون او را دریابد، حتی یک سکانس نیز برای چنین مواجه ای کافی بوده، ‌مگر آنکه داستان اساساً ‌بنا داشته باشد تا سوژه اصلی را بهانه کند تا نقد گذشته را انجام دهد که دیگر برای نیل به چنین مقصودی قصه‌ای تازه با خط داستانی دیگر لازم است.

به گزارش آرمان ایران، این روزها قطعه ویدئویی کوتاه از سریال افعی در فضای مجازی بسیار منتشر می‌شود و مورد بازخوردهای فراوان از سوی رسانه‌های غیررسمی و مجازی شخصی تا رسانه‌های رسمی و سایر جراید و خبرگزاری‌ها قرارگرفته است؛ فارغ از آنکه اصل‌وفرع و پس‌وپیش این ویدئو از چه قرار است.

تنبیه دانش آموزان توسط معلم و ناظم مدرسه در دهه 60 و 70 موضوع تازه‌ای نیست و برای آن نسل، دیگر به یک نوستالژی تبدیل‌شده است! گویی کار از کار گذشته و یادآوری خاطرات دردی دوا نمی‌کند و بلکه نمکی بر زخم خاطرات تلخ گذشته می‌ریزد؛‌ اما جالب است که تولید آثار فیلم و سریال که در آن به این موضوع اشاره می‌شود منجر شده تا یک دوقطبی آشکار شکل بگیرد؛ ‌یک سر آن به باورها و افکاری مربوط است که با احتساب وجوه ارزشی و ایدئولوژیک معتقد است که نمایش چنین تصاویری با هر انگیزه اصلاحی و انتقادی و غیره منجر به وهن جایگاه معلم و آموزگار در جامعه می‌شود و سر دیگر این قطب معتقد است باید آنچه به‌عنوان تنبیه بدنی در دهه‌های پیشین در مدارس رایج بوده شدیداً موردنقد قرار گیرد.

بخشی از این نظرات خصوصاً ‌پس‌ازآن قسمت از سریال افعی که جنجالی شد را می‌شود امتداد یک موج پیشین قلمداد کرد که با فیلم‌های سینمایی چون برادران لیلا با نقد تند والدین بی‌کفایت در فرزندداری شدت یافت و به این روزها رسید. سریال افعی اصلاً داستان دیگری را دستمایه درام خود قرار داده و از دغدغه یک کارگردان و منتقد میان‌سال می‌گوید که: در مسیر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود با چالش‌هایی خصوصاً‌ ناشی از رفتار شخصی و ارتباطات معیوب و پردست‌انداز اجتماعی‌اش با دیگران مواجه است و در این مسیر دارد خود را کم‌کم پیدا می‌کند و ساخت فیلم گویا زمینه‌ای شده تا او هرچه بیشتر خود را بازیابد و بشناسد؛ اما در مسیر خط درام داستان ازجمله در معرفی موانع پیشین در گذشته این کارگردان میان‌سال، مسئله روابط او با والدین به‌طور خاص پدرش است که بسیاری از نارسایی‌های فکری و شناختی و رفتاری وی محصول کیفیت مخرب و نازل آن روابط است؛ ولی مسئله دستمایه قرار دادن گذشته یک فرد به‌طور خاص ارتباط او با معلم مدرسه‌اش در دوران تحصیل و نوجوانی، به‌قصد گرفتن ما به ازا برای مواجه مخاطب با اکنون و امروز او، مگر چقدر ظرفیت دارد که دائماً تکرار شود و از مواجه سوژه اصلی با پدر، به مواجه او با معلمش تغییر مسیر دهد؟ اگر قرار بوده مخاطب با گذشته شخصیت اصلی آشنا شود تا ارتباط او با اکنونش را دریابد، حتی یک پرداخت نیز برای چنین مواجه ای کافی بوده، ‌مگر آنکه داستان اساساً ‌بنا داشته تا سوژه اصلی را بهانه کند تا نقد گذشته را انجام دهد که دیگر برای نیل به چنین مقصودی قصه‌ای تازه با خط داستانی دیگر لازم است.

مع الاسف هنوز نیز قضاوت عجولانه نقطه سیاه نقدهای رسانه‌ای خصوصاً در مواجه با آثار فیلم و سریال در این روزهای فضای ژورنالیسم در جامعه است که بدون دیدن صورت کاملی از یک اثر سینمایی یا تلویزیونی و سریال، صرفاً‌ بر مبنای یک سکانس و جمیع مفروضات و برداشت‌های شخصی و محدود، به نقد بلکه به جنگ! یک اثر می‌رود؛ جالب است بعد از مقطعی در کوتاه‌مدت اصل آن اثر که نقدها پیرامون آن انگیزه یافته به حاشیه رفته و دیگر مسائل و خرده مسائل به مسئله اصلی و دعواهای رسانه‌ای تبدیل می‌شود…!/ آرمان ایران

انتهای پیام/

نویسنده
کاربر5
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *