سیاسی 30 اردیبهشت 1403 - 4 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
وقتی دم خروس بی‌وطنی به بهانه یک دیدار بیرون میزند!

سندروم صعب‌العلاج بی‌وطنی

: برای این جریان بی‌وطن که سیاست‌بازی در رأس افکار او قرار دارد و سایر معیارها را برای خود با آن تعیین می‌کند و به بوق رسانه می‌سپارد، همه‌چیز حتی ورزش و قهرمانان ملی تنها یک بهانه است و به‌محض آنکه یک قهرمان خلاف رویه مورد انتظارش عمل کند، او را بی‌رحمانه مورد هجمه قرار می‌دهد، برای این جریان اساساً باد سیاست‌بازی از هر طرف که بوزد، آن بادبان منفعت را به همان سو سوق می‌دهد.

به گزارش آرمان ایران، در هفته گذشته هم‌زمان با سفر استانی رئیس‌جمهور به استان مازندران، حسن یزدانی قهرمان کشتی جهان و المپیک ازجمله چهره‌های برجسته استان بود که برای پیشواز از رئیس‌جمهور راهی فرودگاه ساری شد. پس از انتشار تصاویر و فیلم این پیشواز، موج خبری از سوی جریان‌های ضدانقلاب و معاند داخلی علیه حسن یزدانی به راه افتاد و تلاش کردند تا چهره‌ای منفور از وی در رسانه‌ها به‌واسطه این اقدام او برایش ایجاد کنند. این مسئله کاملاً طبیعی است که برخی رسانه‌های داخلی با شدت اولیه‌ای که رسانه‌های معاند خارجی ایجاد می‌کنند، تلاش می‌کنند تا چهره‌ای که با آن‌ها و سیاست ورزی آن‌ها همسو نیست را به ضرب فشار رسانه‌ای بگیرند و چهره‌ای منفور از او بسازند؛ دراین‌بین آنچه بیش‌ازپیش از سوی برخی از رسانه‌های غیررسمی اما مؤثر در جریان ضدانقلاب افشا شد، جای دقت بیشتر دارد.

در کنار موج تخریبی کم‌سابقه‌ای که علیه حسن یزدانی ایجاد شد، برخی از همان رسانه‌های غیررسمی ادبیاتی را عنوان کردند که از اساس همسویی با اهداف و کارویژه آن‌ها دارد اما فرصت‌هایی این‌چنین موجب برملا شدن مرض بی‌وطنی آن‌ها می‌شود که قهرمان برای آن‌ها محلی از اعراب ندارد و به‌محض به جریان افتادن بازی سیاسی و کینه‌توزی و تخلیه بغض‌های فروخورده حتی می‌توانند آن‌کس که روزی قهرمان می‌خواندند را زیر تحلیل و خبرهای مغرضانه و بی‌رحمانه‌شان دشمن ملت بخوانند!

اما آنچه توسط این جریان رسانه‌ای سیاست‌باز اعمال می‌شود تخریب قهرمان ملی به قیمت بازی رسانه‌ای و نگاه فاشیستی به حتی قهرمانان ورزشی کشور است که عبارت است از: هرآن کس که در نقطه مقابل عناد ما نسبت به سیاست‌های داخلی و حتی شخصیت‌های سیاسی داخلی قرار گیرد، محکوم به منکوب شدن است، ‌حتی اگر او قهرمان ملی کشتی کشور باشد که در میدان‌های جهانی و المپیک آوازه خاص دارد. این جریان‌ها که بیشتر در قالب رسانه‌های غیررسمی اما بسیار مؤثر با ضریب نفوذ بالا در شانتاژ خبری و تحلیلی قرار دارند حتی برای حسن یزدانی آرزوی شکست در مقابل حریفان المپیکی کردند که دیگر نمایه‌های برجسته‌ای از بی‌وطنی را از خود بروز دادند؛ همچنین افشا کردند در وقت سیاست‌بازی با نگاه فاشیستی این استعداد را دارند تا بدون احتساب قصد و نیت سازنده یک قهرمان در تراز حسن یزدانی و تلاش‌هایی که او برای ارتقا سطح کیفی کشتی پایه در مهد کشتی جهان، مازندران می‌کند، او را یک خائن بنامند که البته از مشی و تفکر فاشیستی چنین عملکردی اصلاً دور از انتظار نیست.

این جریان عامدانه چشم خود را روی حقیقت می‌بندد و هرآن کس که عقیده او را پشتیبانی نکند به دم تیغ هجمه و فشار رسانه‌ای می‌سپارد؛‌ بدون آنکه منصفانه بنگرد که حسن یزدانی اگر در پی قدرت بود، با پشتوانه ملی و سرمایه اجتماعی که طی یک دهه حضور در جایگاه برتر کشتی جهان و المپیک به دست آورده، باورها و اعتقاداتش به دین و آئین و آینده ورزش این کشور را به کناری می‌نهاد و مانند سایرین دوبنده کشتی و ورزش قهرمانی و ملی را با کشت و شلوار عاریه‌ای قدرت‌طلبی معاوضه می‌کرد؛ نه آنکه در کوران فشار و مصدومیت شدید و دوران نقاهت سخت در آستانه بازی‌های المپیک و فشار انتظار یک ملت از او، به پیشرفت کشتی مازندران و تقویت نسل‌های بعدی کشتی قهرمانی فکر کند.

اما دقت در این موضوع نیز خالی از توجه نیست که جریان حمله‌های اخیر به حسن یزدانی واقعیتی را بیش‌ازپیش برملا کرد؛ ازاین‌قرار که برای این جریان بی‌وطن که سیاست‌بازی در رأس افکار او قرار دارد و سایر معیارها را برای خود با آن تعیین می‌کند و به بوق رسانه می‌سپارد، همه‌چیز حتی ورزش و قهرمانان ملی تنها یک بهانه است و به‌محض آنکه قهرمانی خلاف رویه مورد انتظارش عمل کند، او را بی‌رحمانه مورد هجمه قرار می‌دهد، برای این جریان اساساً باد سیاست از هر طرف که بوزد، آن بادبان منفعت را به همان سو سوق می‌دهد؛ لذا القا مسائل ملی و قهرمانان ملی و دغدغه‌های این قهرمانان به‌وسیله کلیدواژه‌های زشت و ناپسندی مانند خیانت و ضدیت با ملت، روشی مزورانه است که پیش‌تر نیز این جریان معاند و البته ضدملی داخلی در وقتی که چیزی به نفع او نباشد، از آن بهره می‌برد؛ حال قهرمان و ورزش قهرمانی و ارزش ملی دیگر دستاویزی برای این جریان است که در وقت لزوم به‌عنوان کالای مصرفی از آن بهره برده و سپس آن را به کناری پرتاب کند. سرعت تراوش هورمون بی‌وطنی در میان این جریان آن‌قدر بالاست که بدون تفکر در واقعیت و منطق، در وقتی که چیزی خلاف باورهایش باشد، دربست در خدمت طرح‌واره‌های ذهنی‌اش قرار می‌گیرد و هرکس و هر چیز که خلاف دیدگاه سیاسی‌اش باشد را مورد هجمه قرار می‌دهد و برای وی آرزوی شکست می‌کند؛ حتی اگر او یک قهرمان ملی باشد که پشتوانه امید و آرزوی یک ملت است!/ آرمان ایران

انتهای پیام/

نویسنده
کاربر5
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *